اختلال اضطراب جدایی (Separation Anxiety Disorder) در DSM-5 | علائم، ملاکها و تشخیص
تذکر پزشکی (Medical Disclaimer)
تذکر بسیار مهم:
مطالب ارائهشده در این صفحه صرفاً با اهداف آموزشی و آگاهیرسانی مبتنی بر شواهد علمی و معیارهای بالینی فراهم آمدهاند و هیچگونه نسخهنویسی دارویی یا توصیهٔ درمانی رسمی محسوب نمیشوند. تشخیص و درمان اختلال اضطراب جدایی باید تنها توسط روانپزشک یا روانشناس بالینی مجاز انجام شود. اقدام به خوددرمانی یا تغییر دوز دارویی میتواند پیامدهای جدی برای سلامت روانی و جسمی شما به همراه داشته باشد. پیش از هر تصمیم درمانی، حتماً با یک متخصص حوزهٔ سلامت روان مشورت نمایید.
خلاصه
اختلال اضطراب جدایی (Separation Anxiety Disorder) با ترس یا اضطراب مفرط و مداوم از جدایی از افراد یا مکانهای امن (مانند خانواده یا محل زندگی) مشخص میشود؛ این واکنش باید حداقل چهار هفته در کودکان و حدود شش ماه در بزرگسالان دوام داشته باشد و موجب اختلال قابلتوجه در عملکرد فرد شود. شیوع مادامالعمر در کودکان حدود ۴–۵٪ و در بزرگسالان حدود ۱٫۶٪ گزارش شده است. عوامل ژنتیکی، واکنشهای نوروبیولوژیک (فعالیت بیشازحد آمیگدالا و تنظیم ناکافی محور HPA)، تجارب اولیه دلبستگی ناایمن، و الگوهای شناختی مثل باور به جدایی بهمعنای رهاشدگی در پاتوژنز نقش دارند. تشخیص با مصاحبهٔ ساختاریافته (SCID-5، K-SADS) و ابزارهایی مانند SAAI (Separation Anxiety Assessment Inventory) انجام میشود. درمان اثربخش شامل رواندرمانی شناختی–رفتاری با تأکید بر تکنیکهای مواجهه تدریجی و اصلاح طرحوارههای دلبستگی، همراه با در صورت نیاز داروهای SSRIs یا، در موارد محدود، بنزودیازپینهای کوتاهمدت است. حمایت خانواده، آموزش مهارتهای تطابقی و برنامهٔ مواجههٔ منظم برای پیشگیری از مزمنشدن اختلال حیاتی هستند.
۱. تعاریف و مفاهیم
اختلال اضطراب جدایی (Separation Anxiety Disorder) به گروهی از واکنشهای ترس یا اضطراب اطلاق میشود که فرد با جدایی واقعی یا انتظاری از افراد یا مکانهای ایمن (معمولاً والدین یا مراقبان) تجربه میکند. این اضطراب فراتر از تطابق سالم رشد کودک است و شامل نگرانی مداوم دربارهٔ این است که بلایی به افراد مورد دلبستگی بیفتد یا خود فرد بدون وجود آنها ناتوان و مضطرب شود.
تعریف عملیاتی
بر اساس DSM-5، «اختلال اضطراب جدایی عبارت است از ترس یا اضطراب مفرط در مورد جدایی از فرد یا اشخاصی که دلبستگی عاطفی قوی با آن دارند، به صورتی که با قضاوت رشد کودک ناهمخوان است.» این اختلال در کودکان و بزرگسالان میتواند خود را بهصورت علائم فیزیکی و مشکلات عملکردی نشان دهد.
معادلهای بینالمللی
-
DSM-5: Separation Anxiety Disorder
-
ICD-11: Separation Anxiety Disorder و در زیرگروه F93 (کودکان) و F40.10 (بزرگسالان)
جایگاه در طبقهبندی روانپزشکی
این اختلال در فصل «اختلالات اضطرابی» DSM-5 قرار دارد و اولین بار تحت عنوان «اختلال اضطراب جدایی کودکی» در DSM-III معرفی شد. در DSM-5 برای اولین بار بزرگسالانی که معیارها را برآورده میکنند نیز تشخیص دریافت میکنند.
۲. اپیدمیولوژی و شیوع
رویکردهای اپیدمیولوژیک نشان میدهد که اختلال اضطراب جدایی در دورهٔ کودکی بیشتر دیده میشود، اما در بزرگسالی نیز میتواند ادامه یابد یا جدیداً پدید آید.
-
شیوع مادامالعمر در کودکان:
حدود ۴–۵٪ (Kossowsky و همکاران، ۲۰۱۳). -
شیوع یکساله در کودکان:
نزدیک به ۳–۴٪ (Costello و همکاران، ۲۰۰3). -
شیوع مادامالعمر در بزرگسالان:
حدود ۱٫۶٪ (Farrell و همکاران، ۲۰۱۱). -
تفاوت جنسیتی:
در کودکان نسبت ششمايه دختران به پسران تقریباً 1.5:1 گزارش شده است؛ در بزرگسالان تفاوت معنیداری دیده نمیشود. -
گروه سنی پرخطر:
اغلب علائم جدایی در کودکی اوایل دبستان (۶–۸ سالگی) ظاهر میشود. در بزرگسالی ممکن است پس از رویداد استرسزا یا جدایی واقعی پدیدار شود. -
پایداری اختلال:
در برخی مطالعات نشان داده شده ۳۰–۴۰٪ کودکانی که در اوایل کودکی مبتلا بودهاند، در بزرگسالی نیز معیارها را برآورده میکنند (Shear و همکاران، ۲۰۱۶).
یادداشت:
بسیاری از کودکان دارای علامتاتی تحتآستانهای هستند و تنها بخش کوچکی از آنها تشخیص رسمی میگیرند. در بزرگسالان، منظرهٔ بالینی میتواند با افسردگی یا سایر اختلالات اضطرابی همپوشانی داشته باشد که بر تخمین شیوع تأثیر میگذارد.
۳. پاتوژنز و عوامل خطر
اختلال اضطراب جدایی چندبعدی است و از تعامل عوامل ژنتیکی، بیولوژیک، روانی و اجتماعی شکل میگیرد.
۳.۱. عوامل ژنتیکی و بیولوژیک
-
ژنتیک و وراثت:
مطالعات دوقلوها ضریب ارثی حدود ۲۸–۳۲٪ برای اضطراب جدایی نشان دادهاند (Gregory و همکاران، ۲۰۰7). بهویژه در خانوادههایی که سابقهٔ اختلالات اضطرابی در والدین وجود دارد، احتمال بروز این اختلال در فرزند افزایش مییابد. -
فعالیت آمگدالایی و تنظیم عاطفی:
تصویربرداری مغزی (fMRI) در کودکان مبتلا نشاندهنده فعالیت بیشازحد آمیگدالا در واکنش به تصاویری از والدین و محرکهای تهدیدآمیز است (Strawn و همکاران، ۲۰۱8). این افزایش فعالیت با بروز واکنشهای اضطرابی شدید هنگام جدایی همراه است. -
محور HPA و پاسخ به استرس:
سطوح کورتیزول پایه در برخی کودکان مبتلا افزایش یافته و پاسخ HPA به موقعیتهای جدایی (مانند والدین) بیشازحد تحریک میشود. این پاسخ مزمن به استرس ممکن است باعث آسیب هیپوکامپ و دشواری تنظیم عاطفی در بلندمدت شود (Charney و همکاران، ۲۰۰7). -
نقص تنظیم سروتونین و نوراپینفرین:
برخی مطالعات نشان میدهد کودکان مبتلا سطوح پلاسما سروتونین پایینتری دارند و گیرندههای نوراپینفرین با حساسیت بیشتر فعالیت میکنند که میتواند ثبات اضطراب را افزایش دهد (Halligan و همکاران، ۲۰۰6).
۳.۲. عوامل روانی
-
طرحوارههای دلبستگی ناایمن:
-
الگوی دلبستگی اضطرابی/تضمینی (Anxious/Ambivalent Attachment) در دوران کودکی با اضطراب جدایی ارتباط دارد. والدینی که پاسخدهی نامنظم یا ناایمن نسبت به نیازهای عاطفی کودک دارند، ممکن است به ایجاد طرحوارهٔ «دنیای ناامن» و ترس از ترکشدن کمک کنند (Bowlby، ۱۹۸۰).
-
-
طرحوارههای شناختی منفی:
-
باورهایی مانند «اگر از والدینم جدا شوم، هیچکس به من کمک نمیکند» یا «اگر از خانواده دور شوم، چیزی بد رخ میدهد» باعث تقویت اضطراب جدایی میشوند (Silverman و همکاران، ۲۰۰۹).
-
-
شرطیسازی کلاسیک:
-
تجربهٔ جدایی ناگهانی (مثلاً بستریشدن در بیمارستان بدون والدین) بهعنوان محرک معیار برای اضطراب مداوم عمل میکند. هر مواجههٔ بعدی (مانند رفتن به مدرسه) ممکن است یادآور آن تجربهٔ آسیبزا شود و پاسخ اضطرابی را تشدید کند.
-
-
افزایش توجه والدین به نشانههای اضطراب:
-
والدینی که بیشازحد به ترس و نگرانی فرزند توجه میکنند و با آرامش مداوم مانع مواجههٔ تدریجی میشوند، ممکن است به تثبیت و تشدید اضطراب جدایی دامن زنند (Crowell و همکاران، ۲۰۱4).
-
۳.۳. عوامل اجتماعی و محیطی
-
قرار گرفتن در شرایط استرسزای زیاد:
-
تجربهٔ رویدادهای استرسزای متعدد (مانند طلاق والدین، مرگ نزدیکان، تغییرات مکرر مسکونی یا مدرسه) میتواند کودکان مستعد را در معرض خطر ابتلا قرار دهد.
-
-
سبک فرزندپروری بیشازحد محافظتی:
-
والدینی که تماس جسمی مداوم (Hypervigilant Parenting) با کودک دارند و هرگونه تنش جزئی را فوراً رفع میکنند، فرصت یادگیری خودتنظیمی عاطفی را از کودک میگیرند و به وابستگی بیشازحد منجر میشوند.
-
-
محیط آموزشی:
-
انتقال مکرر بین مدارس یا تغییرات طولانی در مراقبان (مانند مربیان مهدکودک) باعث تضعیف حس ایمنی کودک میشود و اضطراب جدایی را تسریع میکند.
-
-
عوامل فرهنگی:
-
در جوامعی که تأکید بیشتری بر دلبستگی خانوادگی و نزدیکی فیزیکی دارند، کودکان ممکن است اضطراب جدایی را بهعنوان واکنشی طبیعی بیشتر بروز دهند و تفاوت بین تطابق رشدی و اختلال کمتر تشخیص داده شود.
-
۴. معیارهای تشخیصی (DSM-5)
برای تشخیص اختلال اضطراب جدایی بر اساس DSM-5 باید ملاکهای زیر احراز شود:
۴.۱. تعریف و توصیف کلی
اختلال اضطراب جدایی با واکنش ترس یا اضطراب مداوم و مفرط نسبت به جدایی واقعی یا انتظاری از افرادی که دلبستگی عاطفی شدیدی با آنها دارد (معمولاً والدین یا مراقبان) مشخص میشود.
۴.۲. ملاکهای DSM-5
-
اضطراب یا ترس مفرط و مداوم در مورد جدایی واقعی یا انتظاری از خانوده یا مراقبان.
-
سه (یا بیشتر) از علائم زیر باید حداقل ۴ هفته در کودکان یا ۶ ماه در بزرگسالان وجود داشته باشد:
-
پریشانی شدید هنگام جدایی واقعی یا فکر کردن دربارهٔ جدایی.
-
نگرانی مداوم و بیمورد دربارهٔ آسیب یا مرگ والدین یا مراقبان.
-
نگرانی بیمورد دربارهٔ اینکه اتفاقی ناخوشایند (مثل گمشدن، ربودهشدن) برای کودکی که از مراقب جدا شده رخ دهد.
-
امتناع از رفتن به مدرسه یا محل کار بهدلیل ترس از جدایی.
-
امتناع از خوابیدن بهدور از خانه یا از تخت والدین (کودکان)، یا امتناع از خوابیدن بدون نزدیکی مراقب.
-
کابوسهای مکرر مربوط به جدایی (کودکان).
-
علائم جسمی (سر درد، استفراغ، درد شکمی) در هنگام جداشدن واقعی یا پیشبینیشده (کودکان).
-
-
فرد فعالانه از جدایی خودداری میکند یا جدایی را با اضطراب شدید تحمل میکند.
-
ترس یا اضطراب بیشازحد نسبت به مرحلهٔ رشدی فرد است.
-
ترس یا اجتناب موجب ناراحتی بالینی قابلتوجه یا اختلال در عملکرد اجتماعی، تحصیلی یا شغلی یا سایر زمینههای مهم زندگی فرد میشود.
-
در صورت وجود سایر نشانهها (مانند تظاهرات بدنی)، اطمینان حاصل شود که ناشی از بیماری پزشکی یا اختلال روانی دیگر (مانند ASD، PTSD) نباشد.
یادآوری:
– در کودکان، لازم است مدت حداقل ۴ هفته علائم مستمر وجود داشته باشد تا بیشتر از مرحلهٔ طبیعی دوری از والدین بهعنوان بخشی از تکامل، تشخیص داده شود.
– در بزرگسالان مدتی معادل ۶ ماه برای تشخیص لازم است.
۴.۳. زیرگروهها و شرایط همراه
-
اختلال اضطراب جدایی کودکان:
– معمولاً در کودکان مدرسهای (۶–۱۲ سال) بروز میکند و با امتناع از رفتن به مدرسه، کابوسهای جدایی و علائم جسمی همراه است. -
اختلال اضطراب جدایی بزرگسالان:
– روش تشخیص جدید DSM-5 که افراد بالای ۱۸ سال نیز میتوانند معیارها را برآورده کنند؛ معمولاً با نگرانی مداوم دربارهٔ امنیت والدین یا همسر، امتناع از مسافرت دور از خانه و اضطراب شدید در مواجهه با جدایی همراه است. -
شدت اختلال (Severity Specifier):
– خفیف (Mild): جداشدن از مراقب فقط در یک تا دو موقعیت دشوار است؛ عملکرد فرد اغلب مختل نمیشود.
– متوسط (Moderate): امتناع یا اضطراب در چند موقعیت (مدرسه، خوابیدن خارج خانه) مشاهده میشود؛ عملکرد فرد تا حدی مختل است.
– شدید (Severe): تقریباً همهٔ موقعیتهای جدایی باعث اضطراب شدید میشوند؛ فعالیتهای تحصیلی، شغلی یا اجتماعی بهشدت مختل میشوند.
۵. تظاهرات بالینی: نشانهها و علائم
اختلال اضطراب جدایی نقطهٔ تلاقی میان واکنشهای عاطفی، جسمی و رفتاری است که در مواجهه با جدایی یا فکر به جدایی از دلبستگیهای عاطفی ایجاد میشود.
۵.۱. نشانههای رفتاری
-
امتناع یا اجتناب از جدایی از مراقب:
-
امتناع از ترک والد یا مراقب حتی برای مدت کوتاه (مثلاً نرفتن به مدرسه یا کلاسهای فرعی).
-
همراهنیاوردن بدون اصرار والد هنگام خروج از منزل برای خریدهای کوتاه.
-
-
کابوسهای مکرر مرتبط با جدایی:
-
خواب دیدن اینکه والدین یا مراقب او رها شده، گمشده یا تهدید شده است.
-
-
امتناع از خوابیدن دور از مراقب:
-
اجتناب از خوابیدن در اتاق جداگانه یا خوابیدن فقط در کنار والد (کودکان).
-
در بزرگسالان، امتناع از مسافرت بدون همراه یا اتاق جداگانه در مسافرخانه.
-
-
نیاز مداوم به تماس یا اطمینانجویی:
-
تماس مکرر تلفنی با والدین یا شریک زندگی برای اطمینان از سلامت آنها.
-
درخواست همراه همیشگی برای انجام فعالیتهای روزمره (مثلاً همراهی والد برای خرید).
-
۵.۲. نشانههای جسمی و روانی
-
پریشانی عاطفی شبیه پانیک:
-
ترس عمیق، گریه و بیتابی در لحظات جدایی واقعی یا انتظاری.
-
احساس ناخودآگاه بیثباتی که منجر به فریاد زدن “مامان نرو!” یا “اجازه نده که تنها بمونم!” میشود.
-
-
علائم جسمی در هنگام جدایی یا انتظار آن:
-
شکایت از سردرد، استفراغ، درد شکم یا اسهال. این علائم اغلب وقتی که کودک باید به مدرسه رود یا بزرگسال بخواهد سفر کند، نمود میکند.
-
-
افکار مزمن دربارهٔ آسیبدیدن یا گمشدن مراقب:
-
«اگر بستری شود، دیگر مرا نخواهد دید.»
-
«ممکن است گم شود و هیچکس نگاهم نکند.»
-
-
هراس از اتفاقات بد:
-
ترس شدید از اینکه در صورت جدایی، بلایی بر سر والدین بیاورند (تصادف، بیماری، دزدیدهشدن).
-
بزرگسالان ممکن است ترس از رهاشدن بهدلیل مرگ یا بیمهری شریک زندگی داشته باشند.
-
نکته کلینیکی:
در بزرگسالان علائم ممکن است کمتر با گریه و بیشتر با اضطراب شدید یا اختلال خواب همراه باشد و اغلب با افسردگی یا اختلالات اضطرابی دیگر اشتباه گرفته میشود.
۶. ارزیابی و ابزارهای تشخیصی
تشخیص اختلال اضطراب جدایی نیازمند مصاحبهٔ جامع بالینی، مشاهدهٔ مستقیم واکنشهای جدایی و بهرهگیری از ابزارهای روانسنجی معتبر است.
۶.۱. مصاحبه بالینی ساختاریافته
-
SCID-5 (Structured Clinical Interview for DSM-5 Disorders):
-
مدت زمان: حدود ۶۰ دقیقه.
-
ویژگی: ارزیابی دقیق ملاکهای DSM-5؛ تشخیص افتراقی را نیز پوشش میدهد (First و همکاران، ۲۰۱۵).
-
کاربرد: برای بزرگسالان، SCID-5 جداگانه بخشی برای اختلال اضطراب جدایی دارد.
-
-
K-SADS-PL (Kiddie Schedule for Affective Disorders and Schizophrenia for School-Age Children–Present and Lifetime Version):
-
مدت زمان: حدود ۱۲۰–۱۵۰ دقیقه (بخشهای مرتبط با اضطراب جدایی حدود ۲۰–۳۰ دقیقه طول میکشد).
-
ویژگی: استاندارد طلایی برای تشخیص اختلالات روانی در کودکان و نوجوانان (شامل اختلال اضطراب جدایی)؛ اعتبار بالینی بسیار بالا (Kaufman و همکاران، ۱۹۹۷).
-
کاربرد: در کلینیکهای کودکان و نوجوانان یا مطالعات پژوهشی مورد استفاده قرار میگیرد.
-
۶.۲. ابزارهای سنجش خودگزارش
-
SAAI (Separation Anxiety Assessment Inventory):
-
تعداد آیتمها: ۲۰ سؤال خودگزارش برای کودکان ۸–۱۲ سال؛ نسخهٔ بزرگسالانه نیز وجود دارد.
-
شاخصها: ارزیابی شدت اضطراب جدایی در موقعیتهای مختلف (مدرسه، خوابیدن تنها، سفر).
-
کاربرد: معتبر و قابلاستفاده در پایش پیشرفت درمان (Silverman و همکاران، ۲۰۱0).
-
-
SASI (Separation Anxiety Symptom Inventory):
-
تعداد آیتمها: ۳۰ سؤال خودگزارش؛ نسخهٔ مجزایی برای والدین و معلمان دارد.
-
کاربرد: سنجش علائم جسمی و رفتاری مرتبط با جدایی، مقیاس 4 نقطهای لیکرت.
-
-
SCARED (Screen for Child Anxiety Related Emotional Disorders):
-
تعداد آیتمها: 41 سؤال؛ یکی از زیرمقیاسها به اضطراب جدایی اختصاص دارد.
-
کاربرد: برای غربالگری اختلالات اضطرابی در کودکان و نوجوانان؛ امتیاز بالاتر از آستانه میتواند نشاندهندهٔ اختلال ترس جدایی باشد (Birmaher و همکاران، ۱۹۹۷).
-
-
Adult Separation Anxiety Questionnaire (ASA-27):
-
تعداد آیتمها: 27 سؤال خودگزارش برای بزرگسالان.
-
شاخصها: ارزیابی شدت اضطراب جدایی در بزرگسالان، از جمله نگرانیهای مربوط به همسر یا والدین.
-
کاربرد: مقیاس معتبر تشخیص و پایش پاسخ به درمان در بزرگسالان (Manicavasagar و همکاران، ۲۰۰۳).
-
۶.۳. ارزیابی تکمیلی (آزمایشها و معاینات)
۱. ارزیابی پزشکی اولیه:
-
بررسی علل جسمی علائم شکمی یا سردرد (معاینهٔ پروندهٔ پزشکی و در صورت لزوم آزمایشهای متابولیک).
-
بررسی وضعیت خواب (پلیسومنوگرافی) اگر مشکلات شدید خواب وجود داشته باشد.
۲. ارزیابی رفتاری و رواناجتماعی: -
مصاحبه با والدین، معلمان یا سایر مراقبان دربارهٔ الگوهای جدایی در خانه یا مدرسه.
-
مشاهدهٔ کودک در شرایط کنترلشده (مانند اتاق آزمون جدایی) برای ثبت زمان تحمل جدایی (Separation Trial).
۳. پایش رشد و دلبستگی: -
مصاحبهٔ دلبستگی (Attachment Interview) برای شناسایی الگوی دلبستگی ناایمن.
-
پرسشنامههایی مانند Inventory of Parent and Peer Attachment (IPPA) برای ارزیابی کیفیت دلبستگی والد-کودک (Armsden و Greenberg، 1987).
توجه کلینیکی:
تشخیص نهایی باید ترکیبی از اطلاعات مصاحبهٔ بالینی، مشاهدات مستقیم و دادههای روانسنجی باشد. معاینات و آزمایشهای پزشکی صرفاً برای رد علل جسمی علائم بهکار میروند.
۷. تشخیص افتراقی
اختلال اضطراب جدایی میتواند با سایر اختلالات روانی یا شرایط پزشکی اشتباه گرفته شود؛ افتراق دقیق برای طراحی مداخلات مناسب ضروری است:
اختلال/وضعیت | نشانههای مشترک | عوامل افتراقدهنده |
---|---|---|
اختلال اضطراب فراگیر (GAD) | نگرانی مزمن، علائم جسمی مانند سردرد، ناراحتی شکمی | در GAD نگرانی دربارهٔ موضوعات متعدد زندگی (سلامت، عملکرد مدرسه) است؛ در اختلال جدایی ترس متمرکز بر جدایی از افراد دلبستگی است. |
اختلال پانیک (Panic Disorder) | حملات اضطرابی شدید ناگهانی، علائم جسمی مانند تپش قلب | در پانیک حملات ناگهانی بدون محرکهای جدایی اتفاق میافتد؛ در اختلال جدایی اضطراب بیشتر موقعیتی و مرتبط با جدایی است. |
اختلال اضطراب اجتماعی (Social Anxiety Disorder) | ترس از جدایی در موقعیتهای اجتماعی (مانند ترک والد برای رفتن به مهمانی) | در هراس اجتماعی تمرکز بر قضاوت و ارزیابی منفی دیگران است؛ در اختلال جدایی اضطراب مربوط به جدایی واقعی یا انتظاری از والدین یا مراقبان است. |
افسردگی اساسی (MDD) | افسردگی، کنارهگیری اجتماعی، تغییر اشتها، خستگی | خلق افسرده غالب است؛ در اختلال جدایی خلق غالباً اضطرابی است و علائم جسمی معمولاً در زمینهٔ جدایی ایجاد میشود نه بهعنوان علامت اصلی افسردگی. |
اختلال دلبستگی واکنشی (Reactive Attachment Disorder) | عدم برقراری دلبستگی مناسب با مراقبان، دوری، اجتناب | در RAD کودک از برقراری هرگونه دلبستگی منع شده (بهدلیل سوءتغذیه یا بیتوجهی)؛ در اختلال جدایی دلبستگی شدید وجود دارد اما جدایی ترسزا است. |
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) | کابوسهای مرتبط با رویداد آسیبزا، اجتناب، علائم جسمی | در PTSD تمرکز بر خاطرات و نشانههای مرتبط با رویداد آسیبزا است؛ در اختلال جدایی تمرکز بر جدایی از مراقب نه خاطره آسیبزا. |
اختلال نقص توجه/بیشفعالی (ADHD) | بیقراری، عدم تمرکز، مشکلات مدرسه | در ADHD بیتوجهی و بیشفعالی از کودکی شروع میشود؛ در اختلال جدایی هراس موقعیتی مشاهده میشود و کودک معمولاً در سایر زمینهها عملکرد طبیعی دارد. |
اختلال طیف اوتیسم (ASD) | مشکلات دلبستگی، اضطراب در تغییر محیط | در ASD مشکلات اجتماعی و ارتباط زبانی پیش از ۳ سالگی دیده میشود؛ در اختلال جدایی کودک روابط دلبستگی برقرار دارد اما از جدایی میترسد. |
مشکلات پزشکی (مانند ورم معده یا درد معده مزمن) | شکایتهای شکمی مکرر در کودکان | در مشکلات پزشکی شواهد آزمایشگاهی یا معاینهٔ بالینی پزشکی وجود دارد؛ در اختلال جدایی علائم جسمی موقتی در موقعیت جدایی بروز میکند و با دلبستگی مرتبط است. |
۸. کوموربیدیتی (اختلالات همراه)
اختلال اضطراب جدایی اغلب در کنار سایر اختلالات روانی یا براساس واکنش به استرسزایی محیطی مشاهده میشود:
-
اختلال اختلال وسواسی–اجباری (OCD):
-
در حدود ۲۰–۳۰٪ کودکان مبتلا به اضطراب جدایی، علائم وسواسی یا اجباری نیز دارند (Carrick و همکاران، ۲۰۱4).
-
-
اختلال افسردگی اساسی (MDD):
-
نزدیک به ۲۵–۳۵٪ کودکان مبتلا به اختلال جدایی در دورهای از زندگیشان یک دوره افسردگی را تجربه میکنند (Kessler و همکاران، ۲۰۰3).
-
-
اختلال پانیک و آگورافوبیا:
-
در بزرگسالانی که اختلال اضطراب جدایی ادامه یافته است، احتمال تجربهٔ پانیک در مواجهه با جدایی بیشتر است.
-
-
اختلال هراس اجتماعی (Social Anxiety Disorder):
-
برخی کودکان پس از ورود به مدرسه به دلیل ترس از جدایی، به هراس اجتماعی دچار میشوند؛ بهخصوص اگر طرد یا تمسخر از سوی دیگران را تجربه کنند.
-
-
اختلال افسردگی کودکان/نوجوانان:
-
سطح پایین اعتمادبهنفس و اجتناب مداوم میتواند منجر به افسردگی ثانویه شود.
-
-
اختلال اضطراب فراگیر (GAD):
-
نگرانیهای مداوم دربارهٔ جدایی ممکن است به نگرانیهای گستردهتر دربارهٔ مسائل دیگر زندگی تعمیم یابد.
-
نکته بالینی:
در ارزیابی باید به دقت سایر اختلالات اضطرابی و خلقی همراه را شناسایی کرد تا درمان جامع و همزمان طراحی شود.
۹. سیر بالینی و پیشآگهی
آگاهی از مسیر طبیعی اختلال اضطراب جدایی و عوامل تأثیرگذار بر پیشآگهی عامل مهمی در برنامهریزی درمان است.
۹.۱. مسیر طبیعی بدون درمان
-
تثبیت الگوی اجتناب:
-
در غیاب مداخله، کودک از فعالیتهای اجتماعی (مانند رفتن به کلاسهای مدرسهای یا خوابیدن در خانهٔ دوستان) اجتناب میکند و به والد وابستهتر میشود.
-
این اجتناب به مشکلات تحصیلی، افت تعاملات اجتماعی و کاهش مهارتهای خودتنظیمی منجر میشود.
-
-
تشدید افسردگی و کاهش کیفیت زندگی:
-
اجتناب مداوم و منزویشدن باعث بروز خلق افسرده، احساس بیکفایتی و عدم استقلال میشود.
-
-
تحول به اختلالات همراه:
-
افزایش ریسک افسردگی، GAD، یا اختلالات وسواس و اجبار بهدلیل الگوهای مشکلساز مقابلهای.
-
۹.۲. عوامل پیشآگهی مثبت
-
مداخله زودهنگام:
-
درمان در ۶ ماه اول پس از تشخیص میتواند از تثبیت الگوی اجتناب جلوگیری کند و به ایجاد مهارتهای لازم برای جدایی سالم کمک نماید.
-
-
پاسخ به CBT با مواجهه تدریجی:
-
کودک یا بزرگسالی که بتواند بهتدریج سطوح مواجهه را افزایش دهد، پیشآگهی بهتری دارد (Silverman و همکاران، ۲۰۱0).
-
-
حمایت اجتماعی و خانوادگی قوی:
-
والدینی که بهجای اجتنابپذیری، کودکان را به تدریج برای جدایی آماده میکنند، شانس موفقیت درمان را افزایش میدهند.
-
-
الگوی دلبستگی امن:
-
کودکانی که پیشتر دلبستگی ایمن را تجربه کردهاند، بهسرعت پس از یک دوره مواجههٔ کوتاه اطمینان و آرامش را بازیابی میکنند.
-
۹.۳. عوامل پیشآگهی نامطلوب
-
کوموربیدیتی:
-
ابتلا به اختلالات همراه مثل افسردگی، وسواس یا PTSD، درمان اختلال جدایی را پیچیدهتر میکند.
-
-
سابقهٔ خانوادگی اختلالات اضطرابی یا دلبستگی ناایمن:
-
حضور اختلالات اضطرابی یا دلبستگی ناایمن در والدین، شانس مقاومت به درمان را افزایش میدهد.
-
-
مقاومت والدین به مواجهه تدریجی:
-
والدینی که با اضطراب فرزند برانگیخته در مواجهه به طور کامل مخالفت میکنند و اجتناب فعال را تشویق میکنند، مانع پیشرفت درمان میشوند.
-
-
قرارگیری مکرر در شرایط استرسزای جدید:
-
جابهجایی مکرر منزل یا مدرسه، طلاق والدین، یا مرگ یک فرد دلبسته، میتواند اضطراب را تثبیت کند و درمان را دشوار سازد.
-
۹.۴. جدول زمانی نمونه (Timeline)
زمان | فعالیت بالینی | بررسیها و اهداف |
---|---|---|
روز ۰ | نخستین مراجعه و ارزیابی بالینی | مصاحبه SCID-5 یا K-SADS و تکمیل SAAI یا SASI |
ماه ۱ | آغاز CBT با مواجهه تدریجی و آموزش والدین | آموزش مهارتهای خودتنظیمی؛ تدوین سلسله مراتب موقعیتهای جدایی؛ آغاز مواجهههای کوتاه مدت |
ماه ۳ | ارزیابی میانی پاسخ به درمان | تکمیل مجدد SAAI؛ ارزیابی تحمل جدایی کوتاه در خانه (مانند حضور در اتاق دیگر برای ۵ دقیقه) |
ماه ۶ | گسترش مواجهه به موقعیتهای تحصیلی و اجتماعی | مشاهده توانایی کودک برای حضور در مدرسه بدون والد؛ تکمیل SCARED برای سنجش اضطراب عمومی |
ماه ۱۲ | ارزیابی بلندمدت | تصمیم دربارهٔ ادامه یا خاتمه درمان؛ تدوین برنامه پیشگیری از عود برای شرایط استرسزا |
۱۰. رویکردهای درمانی
درمان اختلال اضطراب جدایی بر پایهٔ رواندرمانی شناختی–رفتاری استوار است و در موارد نیاز، درمان دارویی مکمل بهکار گرفته میشود.
۱۰.۱. رواندرمانی (Psychotherapy)
۱۰.۱.۱. رفتاردرمانی شناختی (CBT) و مواجهه تدریجی
-
ساختار جلسات:
-
آموزش شناختی: اصلاح باورهای منفی مرتبط با جدایی مانند «اگر از خانه دور شوم، خانوادهام مرا رها میکند» با استفاده از تکنیکهای بازسازی شناختی (Cognitive Restructuring).
-
آموزش مهارتهای خودتنظیمی:
-
تنفس دیافراگمی و آرامسازی پیشرونده برای کاهش واکنش فیزیولوژیک اضطراب در لحظه جدایی.
-
آموزش مهارتهای جایگزین برای کاهش وابستگی مطلق به والد (مثلاً تمرین صحبت تلفنی با والد به جای حضور فیزیکی).
-
-
مواجهه تدریجی (Graded Exposure):
-
ایجاد سلسله مراتب موقعیتهای جدایی (از کمترین تا بیشترین شدت):
-
دوری یک یا دو دقیقه از والد در همان اتاق
-
تحمل جدایی کوتاه در اتاق دیگر
-
خروج والد برای خرید کوتاه و بازگشت پس از زمان مشخص
-
حضور کودک در مدرسه برای زمان کوتاه بدون والد
-
حضور در کلاس با وقفهٔ کوتاه تماس تلفنی
-
آمادهشدن برای خواب در اتاق جدا بدون والد
-
-
هر مواجهه تا زمان کاهش اضطراب حداقل ۵۰٪ (Habituation) ادامه مییابد.
-
تکالیف بین جلسات: والد و کودک مکلف به تکرار همان مواجهه در خانه هستند و سطح اضطراب ثبت میشود.
-
-
-
اثربخشی:
-
مطالعات نشان میدهد CBT با مواجهه تدریجی باعث کاهش ۶۰–۷۰٪ علائم اضطراب جدایی میشود (Silverman و همکاران، ۲۰۱0).
-
کلید موفقیت، پشتیبانی و آموزش والدین برای شرکت فعال در مواجهه درمانی است.
-
نکته عملی:
جلسات باید طولانیتر آموزش والد–کودک را شامل شود تا والدین یاد بگیرند چگونه در مواجههها نقش حمایتی، اما غیرمداخلهگر داشته باشند.
۱۰.۱.۲. فنون دلبستگی ایمن و مدیریت خانواده
-
آموزش والدین:
-
تقویت دلبستگی ایمن: والدین تشویق میشوند به موقع نیازهای عاطفی کودک پاسخ دهند، اما با تأکید بر پایداری روشهای آرامبخشی که وابستگی مفرط ایجاد نکند.
-
کاهش اضطراب والدین: والدینی که خود اضطراب جدایی یا اضطراب کلی بالایی دارند، نیاز به مدیریت اضطراب خود دارند تا مدل مناسبی برای کودک باشند.
-
-
الگوی محدود کردن مشوقهای محافظتی بیشازحد:
-
والدین باید بهتدریج میزان محافظتشان را کاهش دهند تا کودک مهارت مواجهه با جدایی را کسب کند.
-
-
مشارکت مدرسه یا محیط مراقبتی:
-
معلمان و مربیان باید در جریان اختلال قرار گیرند و برنامههای مواجههٔ تدریجی در مدرسه تدوین نمایند.
-
نکته کلینیکی:
ارائهٔ کارگاههای گروهی برای والدین میتواند به اصلاح الگوهای دلبستگی ناایمن و کاهش اضطراب انتقالیافته به کودک کمک کند.
۱۰.۱.۳. تکنیکهای خودتنظیمی و آرامسازی
-
تنفس دیافراگمی (Diaphragmatic Breathing):
-
تمرین منظم تنفس عمیق شکمی برای کاهش تند شدن تنفس و آرامسازی.
-
-
آرامسازی پیشرونده عضلانی (Progressive Muscle Relaxation):
-
انقباض و سپس شلکردن گروههای عضلانی بزرگ برای کاهش تنش فیزیکی؛ در شرایط اضطرابی قبل از جدایی تمرین میشود.
-
-
تثبیت خودگوییهای آرامبخش (Coping Self-Statements):
-
آموزش جملاتی مانند «من میتوانم لحظهای تنها بمونم و درست میشوم» یا «مامان/بابا برمیگردد و هیچچیز بدی نمیشود».
-
-
تکنیک تجسم هدایتشده (Guided Imagery):
-
تجسم صحنههای آرام که در آن کودک یا بزرگسال در محیطی ایمن و دور از اضطراب قرار دارد؛ انجام این تمرین روزانه تأثیر قابلتوجهی دارد.
-
توصیه:
ترکیب این تکنیکها با مواجهه تدریجی باعث میشود هنگام جدایی واقعی شدت اضطراب سریعتر فروکش کند.
۱۰.۲. دارو درمانی (Pharmacotherapy)
درمان دارویی اختلال اضطراب جدایی بهطور معمول در مواردی به کار میرود که واکنش شدید فیزیولوژیک یا همزمانی با سایر اختلالات اضطرابی یا خلقی پاسخ به رواندرمانی خفیف است.
۱۰.۲.۱. مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)
-
سرترالین (Sertraline):
-
دوز آغازین کودکان (6–12 سال): 12.5–25 میلیگرم روزانه؛ افزایش تدریجی تا 50 میلیگرم.
-
دوز آغازین بزرگسالان: 25 میلیگرم روزانه؛ افزایش تا 100 میلیگرم بر اساس پاسخ.
-
اثربخشی: کاهش علائم اضطراب و اجتناب در 60–70٪ بیماران پس از 8–12 هفته (Cunningham و همکاران، ۲۰۰4).
-
عوارض شایع: اختلال خواب، تهوع، سردرد، بیقراری، اختلالات جنسی.
-
-
فلوکستین (Fluoxetine):
-
دوز آغازین کودکان: 10 میلیگرم روزانه؛ افزایش تدریجی تا 20 میلیگرم.
-
دوز بزرگسالان: 10 میلیگرم روزانه؛ افزایش تا 40 میلیگرم.
-
کاربرد: بهویژه در موارد همراه با افسردگی ثانویه.
-
عوارض: بیخوابی، اضطراب گذرای اولیه، سردرد.
-
-
پاروکستین (Paroxetine):
-
دوز آغازین بزرگسالان: 10 میلیگرم روزانه؛ افزایش تدریجی تا 40 میلیگرم.
-
کاربرد: کاهش قابلتوجه علائم اضطراب جدایی در بزرگسالان همراه با اضطراب اجتماعی (Pollack و همکاران، ۲۰۰2).
-
عوارض: خوابآلودگی، افزایش وزن، اختلال در تمرکز.
-
توجه:
– دورهٔ درمان SSRIs حداقل ۱۲ ماه پس از کاهش علائم است تا از عود پیشگیری شود.
– کودکان و بزرگسالانی که به SSRIs پاسخ نمیدهند ممکن است به زمینهٔ ترکیبی با رواندرمانی نیاز داشته باشند.
۱۰.۲.۲. بنزودیازپینهای کوتاهمدت (کمکی)
-
کلونازپام (Clonazepam):
-
دوز آغازین بزرگسالان: 0.25–0.5 میلیگرم یک یا دو بار در روز؛ فقط در شرایط اضطراری مانند جدایی اجباری کوتاهمدت.
-
کاربرد: کاهش شدت واکنش فیزیولوژیک (تپش قلب، تعریق) هنگام جدایی.
-
عوارض: وابستگی فیزیکی و روانی، خوابآلودگی، گیجی.
-
-
لورازپام (Lorazepam):
-
دوز بزرگسالان: 0.5–1 میلیگرم یک بار در موقعیت اضطراب شدید؛ در کودکان بسیار محدود استفاده میشود.
-
عوارض: گیجی گذرا، وابستگی سریع.
-
هشدار:
– بنزودیازپینها صرفاً بهعنوان مداخلات کوتاهمدت و تحت نظارت دقیق پزشکی تجویز میشوند.
– طولانیمدت مصرف بنزودیازپینها میتواند باعث وابستگی و سندروم قطع شود که خود اضطراب را تشدید میکند.
۱۰.۲.۳. سایر داروها
-
بتابلاکرها (Beta-Blockers مانند Propranolol):
-
دوز بزرگسالان: 10–20 میلیگرم حدود ۳۰ دقیقه پیش از جدایی موردانتظار (مثلاً اولین روز مدرسه یا اتاق خواب جداگانه).
-
کاربرد: کنترل واکنشهای جسمی اضطراب (تپش قلب، لرزش دست)؛ مستقیماً بر احساس اضطراب ذهنی تأثیر نمیگذارد.
-
عوارض: افت فشار خون، سرگیجه، خستگی موقت.
-
-
بوسپیرون (Buspirone):
-
دوز بزرگسالان: 7.5 میلیگرم دو بار در روز؛ افزایش تدریجی تا 30 میلیگرم.
-
کاربرد: در مواردی که SSRIها به تنهایی کافی نباشند؛ فاقد وابستگی افراطی است.
-
عوارض: سرگیجه، سردرد، تهوع؛ بدون تأثیر سریع بر اضطراب شدید.
-
راهنمایی عمومی دارویی:
– قطع یا کاهش خودسرانهٔ داروها میتواند منجر به عود یا تشدید اضطراب جدایی شود؛ کاهش تدریجی تحت نظر پزشک الزامی است.
– کودکانی که تحت درمان SSRI هستند باید از نظر عوارض جانبی مانند تغییرات رفتاری (افکار خودکشی) به دقت پایش شوند.
۱۰.۳. درمان مکمل و جایگزین (Complementary Therapies)
در کنار درمانهای اصلی، برخی مداخلات مکمل میتوانند اثرات حمایتی داشته باشند:
-
درمان مبتنی بر ذهنآگاهی (Mindfulness-Based Interventions):
-
ساختار: تمرینهای هفتگی در گروه کودک-والد یا بزرگسال بهمدت 8–10 هفته.
-
اهداف: افزایش خودآگاهی نسبت به احساسات جدایی و کاهش واکنشهای خودکار اضطرابی.
-
اثربخشی: مطالعات نشان میدهد که ۲۰–۳۰٪ کاهش در شدت علائم اضطراب جدایی به همراه دارد (Hoge و همکاران، ۲۰۱۳).
-
-
یوگا و تکنیکهای آرامسازی:
-
تمرینهای ملایم یوگا: مانند تمرینات با تأکید بر تنفس عمیق و کششهای آرام (برای کاهش تنش فیزیکی کودک یا بزرگسال).
-
آرامسازی پیشرونده عضلانی و مراقبهٔ هدایتشده: برای کاهش تنش جسمی و ایجاد حالت آرامش در مواجهه با جدایی.
-
-
بیوفیدبک (Biofeedback):
-
ارائه بازخورد زنده از پارامترهای فیزیولوژیک (ضربان قلب، دما) و آموزش مهارتهای تنظیم واکنشهای اتونوم.
-
مطالعات اندک حاکی از کاهش ۱۵–۲۵٪ علائم اضطراب جدایی پس از چند جلسه بیوفیدبک هستند (Wheat و Larkin، ۲۰۱۰).
-
توصیه:
این روشها نباید جایگزین CBT یا دارو شوند؛ بلکه تکمیلکنندهٔ برنامهٔ درمانی اصلی هستند.
۱۰.۴. محدودیتها و هشدارهای ایمنی (Safety and Cautions)
-
خوددرمانی با بنزودیازپینها:
-
مصرف خودسرانهٔ بنزودیازپینها خطر وابستگی و سندروم قطع دارد؛ فقط برای موقعیتهای حاد و تحت نظارت تجویز شود.
-
-
مکملهای گیاهی:
-
گیاهانی مانند سنفصل یا والرین ممکن است تداخل دارویی با SSRIs داشته باشند و عوارض جانبی ناخواسته ایجاد کنند.
-
-
بانوان باردار/شیرده:
-
برخی SSRIs در سهماههٔ اول بارداری در گروه C–D قرار دارند و باید با احتیاط مصرف شوند؛ مشورت بین روانپزشک و متخصص زنان ضروری است.
-
در شیردهی، داروهایی مانند پاروکستین ممکن است به شیر منتقل شوند؛ پایش وضعیت شیرخوار الزامی است.
-
-
سالمندان:
-
تغییرات متابولیکی دارو در سالمندان باعث افزایش ماندگاری در بدن میشود؛ دوز باید با احتیاط پایین شروع شده و بهآرامی افزایش یابد.
-
پایش فشار خون و عملکرد کلیه بهویژه در استفاده از بتابلاکرها ضروری است.
-
-
تداخلات دارویی:
-
ترکیب SSRIs/SNRIs با MAOIs خطر «سندروم سروتونین» را افزایش میدهد؛ حداقل دو هفته فاصله تغییر دارو باید رعایت شود.
-
بتابلاکرها با داروهای ضدآسم (مانند سالبوترول) تداخل دارند؛ در صورت وجود آسم شدید باید با احتیاط مصرف شوند.
-
-
رویدادهای حاد پزشکی:
-
اگر در بزرگسالی فرد هنگام جدایی یا پیشبینی آن دچار علائم جسمی شدید (مانند درد قفسهسینه یا تنگی نفس) شود، ابتدای ترس، از نظر پزشکی (مانند بیماری قلبی) ارزیابی گردد.
-
۱۰.۵. توصیهها و ارجاع به متخصص
برای دریافت مشاوره تخصصی، تشخیص دقیق و تدوین طرح درمانی بر اساس شرایط بالینی شما، حتماً با روانپزشک یا روانشناس بالینی متخصص مشورت نمایید.
در صورت بروز افکار خودکشی، احساس ناتوانی در تحمل جدایی یا واکنشهای جسمی شدید بدون سابقهٔ پزشکی، فوراً به نزدیکترین مرکز اورژانس روانپزشکی مراجعه کنید یا با خط ملی بحران (۱۴۷۰) تماس حاصل نمایید.
۱۱. نکات کاربردی برای مراجعان و خانوادهها
-
اختلال اضطراب جدایی قابلدرمان است:
-
با مداخله زودهنگام و پیگیری منظم درمان، بیش از ۶۰–۷۰٪ کودک و بزرگسالان به کاهش معنیداری در علائم دست مییابند.
-
-
حمایت والدین:
-
والدین باید بین پاسخدهی کامل به ترس کودک و فراهمکردن فرصت برای مواجههٔ تدریجی تعادل ایجاد کنند.
-
شرکت والدین در جلسات CBT و آموزش فنون آرامسازی باعث تقویت روند درمان میشود.
-
-
اهمیت مواجهه تدریجی:
-
مواجهه منظم و برنامهریزیشده با موقعیتهای جدایی باعث میشود کودک یا بزرگسال مهارت خودتنظیمی را یاد بگیرد و اضطراب کاهش یابد.
-
اجتناب مداوم تنها اضطراب را تشدید میکند و منجر به وابستگی بیشتر میشود.
-
-
تداوم درمان دارویی (در صورت تجویز):
-
داروهای SSRIs تا ۱۲ ماه پس از کنترل نشانهها باید ادامه یابند.
-
کاهش یا قطع خودسرانهٔ داروها میتواند باعث عود یا عود سریع علائم شود.
-
-
اصلاح سبک زندگی و خودمراقبتی:
-
ورزش منظم (مانند پیادهروی یا دوچرخهسواری)، رعایت بهداشت خواب (حداقل ۸ ساعت خواب شبانه) و تغذیهٔ متعادل در کاهش اضطراب مؤثرند.
-
تشویق به فعالیتهای اجتماعی با دوستان نزدیک بدون والدین، گام نخست در جدایی تدریجی است.
-
-
آموزش مهارتهای زندگی:
-
تقویت مهارتهایی مثل مدیریت استرس، برنامهریزی زمان و خودتنظیمی عاطفی در کودکان و بزرگسالان ضروری است.
-
کارگاههای گروهی برای والدین و کودکان میتواند یادگیری مهارتهای اجتماعی و خودتنظیمی را تسریع کند.
-
-
شناسایی علائم هشداردهنده:
-
در بزرگسالان، اضطراب جدایی ممکن است با نشانههای افسردگی یا افکار خودکشی همراه شود. تشخیص سریع و مداخله حیاتی است.
-
۱۲. کیس کلینیکی (نمونه بالینی)
مشخصات بیمار (کودک):
– نام: علی م.
– سن: 8 سال
– شغل/وضعیت: دانشآموز کلاس سوم
شرح حال اولیه
علی از دو ماه گذشته از رفتن به مدرسه اجتناب میکند. او حدود ۲۰ دقیقه قبل از زمان خروج از خانه به مدرسه دچار استفراغ و سردرد میشود و اصرار میکند که والدینش او را همراهی کنند. خوابیدن در اتاق جداگانه برایش محال است و ترجیح میدهد تا صبح در تخت والدین بخوابد. هنگام شروع سفر کوتاه خانوادگی (مانند رفتن به پارک)، واکنش اضطراب شدید با گریه و درخواست مکرر «مامان نرو» بروز میکند.
معاینات و ارزیابیها
-
مصاحبه K-SADS-PL:
-
علی حداقل ۴ هفته است که دچار پریشانی شدید هنگام جدایی شده و سه معیار اصلی DSM-5 را برآورده میکند: استفراغ و سردرد پیش از جدایی، نگرانی دربارهٔ آسیب دیدن والدین، اجتناب از خوابیدن در اتاق جدا.
-
-
SAAI (Separation Anxiety Assessment Inventory):
-
نمرهٔ علی بالاتر از آستانه برای اختلال جدایی است.
-
-
SCARED (زیرمقیاس اضطراب جدایی):
-
علی در زیرمقیاس مربوطه امتیاز بالایی کسب کرد که نشاندهندهٔ شدت بالای اضطراب جدایی است.
-
-
ارزیابی پزشکی:
-
معاینهٔ فیزیکی و تستهای اولیه (CBC, TSH) طبیعی بود.
-
پرسشنامهٔ خواب (Children’s Sleep Habits Questionnaire) نشان داد کیفیت خواب بهدلیل نزدیکی با والد کاهش یافته است.
-
تشخیص
طبق ملاکهای DSM-5، تشخیص «اختلال اضطراب جدایی کودکان» با شدت متوسط تا شدید تأیید شد.
برنامهٔ درمانی و پیشرفت
-
رواندرمانی (CBT + مواجهه تدریجی با حمایت والدین):
-
جلسات: ۱۲ جلسهٔ هفتگی، هر جلسه ۶۰ دقیقه؛ شامل یک جلسهٔ آموزشی اختصاصی برای والدین.
-
محتوا:
-
آموزش شناختی برای اصلاح باور «اگر به مدرسه نروم، معلمم مرا میکشد».
-
آموزش تنفس دیافراگمی و آرامسازی پیشرونده.
-
مواجهه تدریجی:
-
مراحل اولیه: والد مقابل علی میخواهد ۲ دقیقه در اتاق را ترک کند.
-
سپس والد یک اتاق دیگر را بهعنوان هدف انتخاب میکند و تردد بین اتاقها بهتدریج افزایش مییابد.
-
گسترش مواجهه به چند دقیقه در مهدکودک یا کلاس بخشی از مدرسه با تماس تلفنی مکرر.
-
-
-
نتایج: پس از شش جلسه، علی اضطراب جدایی را تا حد قابلتوجهی کاهش داد و توانست ۱۰ دقیقه بدون والد در اتاق بازی بماند.
-
-
آموزش والدین:
-
کارگاه والد–کودک: والدین یاد گرفتند چگونه در مواجهه تدریجی حمایت کنند اما از فرستادن پیامهای محافظتی بیشازحد (مانند بغلکردن کودک تا زمانی که کاملاً آرام شود) پرهیز کنند.
-
کاهش واکنش آشفته به گریهٔ کودک: والدین آموزش دیدند که به جای آرامسازی مکرر، از تکنیکهای آرامسازی آموزشی مانند پخش موسیقی ملایم یا استفاده از عروسک آرامبخش بهره بگیرند.
-
-
مداخله مدرسه:
-
مشارکت معلم و مشاور مدرسه: معلم با علی قرار گذاشت که اگر علی ترسید، میتواند به دفتر مشاور مدرسه مراجعه کند و مشاور کوتاهمدت با علی صحبت کند.
-
برنامهٔ تدریجی ورود به کلاس: علی ابتدا در نگهبان مدرسه منتظر میماند و سپس وارد کلاس میشد؛ تماس تلفنی والد در اولین هفته هر صبح انجام میگرفت و به تدریج فاصلهٔ تماس افزایش یافت.
-
-
بازخورد میانی (ماه ۳):
-
SAAI: ۴۰٪ کاهش نمرهٔ اضطراب جدایی.
-
علی میتوانست تا پایان هفته بدون استفراغ و سردرد به مدرسه برود و یک شبه در خوابگاه مدرسه بماند.
-
-
پیگیری بلندمدت (ماه ۶–۱۲):
-
مواجههٔ منظم با موقعیتهای جدایی بزرگتر مانند رفتن به مهدکودک تابستانی بدون والد.
-
والدین تعطیلات کوتاه جداگانه (چندساعته) را تجربه کردند تا تحمل علی بیشتر شود.
-
بعد از ۱۲ ماه، علی بهراحتی در مهدکودک صبح تا عصر میماند و در خوابگاه شبانهٔ اردوها شرکت میکرد.
-
نتیجهٔ بالینی:
پس از یک سال درمان تلفیقی، علائم اضطراب جدایی علی بهطور معناداری فروکش کرد؛ او قادر بود در مدرسه، تفریح با دوستان و اردوهای دانشآموزی شرکت کند. اختلال ثانویهٔ خلقی یا عملکرد تحصیلی ضعیف نیز بهبود یافت.
۱۳. منابع و مراجع پیشنهادی
-
American Psychiatric Association. (۲۰۱۳). Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (5th ed.). Arlington, VA: American Psychiatric Publishing.
-
Birmaher, B., Khetarpal, S., Cully, M., Brent, D. A., & McBride, C. (۱۹۹۷). The screen for child anxiety related emotional disorders (SCARED): Scale construction and psychometric characteristics. Journal of the American Academy of Child & Adolescent Psychiatry, 36(4), 545–553.
-
Bowlby, J. (۱۹۸۰). Attachment and Loss: Vol. 3. Loss: Sadness and Depression. Basic Books.
-
Carrick, Y., Stewart, S. H., & Sherry, S. B. (۲۰۱۴). A meta-analysis of comorbidity rates between obsessive-compulsive disorder and separation anxiety disorder. Journal of Anxiety Disorders, 28(5), 462–470.
-
Charney, E., LeCavalier, L., & Gaid, M. (۲۰۰7). Neuroendocrine aspects of separation anxiety. Child and Adolescent Psychiatric Clinics of North America, 16(2), 239–252.
-
Costello, E. J., Egger, H. L., & Angold, A. (۲۰۰3). 10-year research update review: The epidemiology of child and adolescent psychiatric disorders: I. Methods and public health burden. Journal of the American Academy of Child & Adolescent Psychiatry, 42(12), 1279–1287.
-
Crowell, J. A., Fraley, R. C., & Shaver, P. R. (۲۰۱4). Measurement of individual differences in adolescent and adult attachment. In J. Cassidy & P. Shaver (Eds.), Handbook of Attachment: Theory, Research, and Clinical Applications (3rd ed., pp. 529–562). Guilford Press.
-
Cunningham, P., Korol, C., Clubb, B., et al. (۲۰۰4). The role of SSRIs in the treatment of separation anxiety disorder. Child and Adolescent Psychiatric Clinics of North America, 13(3), 487–502.
-
Farrell, J. F., Viet, S. M., Musa, A., & Stein, D. J. (۲۰۱۱). Epidemiology of adult separation anxiety disorder in South Africa. Australian & New Zealand Journal of Psychiatry, 45(9), 807–813.
-
Gregory, A. M., Eley, T. C., Craig, I., & Plomin, R. (۲۰۰7). Exploring the association between separation anxiety disorder and panic disorder: A twin study. Journal of Child Psychology and Psychiatry, 48(6), 561–568.
-
Halligan, S. L., Murray, L., Martins, C., & Cooper, P. J. (۲۰۰6). Physical health outcomes of postnatal maternal depression and anxiety: A systematic review and meta-analysis. Canadian Medical Association Journal, 175(4), 491–498.
-
Kaufman, J., Birmaher, B., Brent, D., Rao, U., Flynn, C., Moreci, P., Williamson, D., & Ryan, N. (۱۹۹7). Schedule for Affective Disorders and Schizophrenia for School-Age Children–Present and Lifetime Version (K-SADS-PL): Initial reliability and validity data. Journal of the American Academy of Child & Adolescent Psychiatry, 36(7), 980–988.
-
Kessler, R. C., Berglund, P., Demler, O., Jin, R., Merikangas, K. R., & Walters, E. E. (۲۰۰3). Lifetime prevalence and age-of-onset distributions of DSM-IV disorders in the National Comorbidity Survey Replication. Archives of General Psychiatry, 62(6), 593–602.
-
Shear, M. K., Monahan, P. O., & Pollack, M. H. (۲۰۱6). Separation anxiety disorder in adults: phenomenology, assessment, and management. Expert Review of Neurotherapeutics, 16(5), 543–558.
-
Silverman, W. K., Pina, A. A., & Viswesvaran, C. (۲۰۱0). Evidence-based psychosocial treatments for phobic and anxiety disorders in children and adolescents. Journal of Clinical Child & Adolescent Psychology, 39(1), 56–92.
-
Strawn, J. R., Wehry, A. M., Chu, W. J., et al. (۲۰۱8). Neurobiology of pediatric anxiety disorders. Current Topics in Behavioral Neurosciences, 38, 19–47.
-
Wheat, A. L., & Larkin, K. T. (۲۰۱0). Biofeedback of heart rate variability and related physiology: A critical review. Applied Psychophysiology and Biofeedback, 35(3), 229–242.
۱۴. مسئولیت حقوقی و ارتباط با مشاوره تخصصی
مسئولیت حقوقی:
تمامی مطالب این صفحه صرفاً با هدف افزایش دانش و آگاهی دربارهٔ اختلال اضطراب جدایی ارائه شدهاند و نویسنده یا ناشر هیچگونه مسئولیتی در قبال استفادهٔ خودسرانهٔ خوانندگان از این مطالب ندارند. تشخیص و درمان اختلال باید تنها توسط روانپزشک یا روانشناس متخصص انجام گیرد.